پایگاه خبری تحلیلی بانک مردم: مدتی پیش بابک زنجانی متهم بزرگ نفتی و بدهکار بزرگ بانکی، نامهای به نمایندگان مجلس نوشت و در مورد اتهامات خود توضیحاتی ارائه کرده است. این نامه قبل از آغاز دادگاههای رسیدگی به اتهامات بابک زنجانی نوشته شده است. پایگاه خبری تحلیلی بانک مردم متن کامل این نامه را منتشر میکند و قطعا اعتقاد دارد که محتویات نامه مورد تایید این پایگاه خبری تحلیلی نیست و صرفا جهت اطلاعرسانی اقدام به انتشار آن خواهد کرد. زنگنه در مورد این نامه سکوت کرد و گفته با نامه بابک زنجانی به نمایندگان مجلس کاری ندارد و بایک زنجانی باید بدهی خود به وزارت نفت را بدهد.
متن کامل نامه بابک زنجانی به نمایندگان مجلس
بسمه تعالی
وکلای محترم مجلس شورای اسلامی ایران٬
با عرض سلام و احترام و ادب
متاسفانه حضور من با مسوولین دولتی و مجلس دارای حاشیه بود که من جز تاسف خوردن کاری نمیتوانستم انجام دهم. من جمعا ۴ بار به مجلس آمده ام٬ ۲ بار به دعوت کمسیون انرژی صحبت کردم به موارد زیادی اشاره کردم و اینکه به عنوان درد دل به نمایندگان محترم گفتم در این مدتی که شرکت HK و اتفاقات آن پیش آمده آنقدر وزارت خانه ها و دستگاهها مرا صدا میکنند و سوال و جواب میکنند که من مثل کارمند آن وزارت خانه شده ام و انگار آدم آنها هستم ٬ دیگر از مسوولیت اقتصادی خود دور شدم و این حرف را شما برادران به گونه ای عنوان فرمودید که من گفته ام آدم چند وزارت خانه هستم.
دومین دیدار من با کمسیون و توضیحات یک برادر دیگر که به یاد ندارم چه کسی بود عنوان کرد من وکیل خود را به ایشان برای ایجاد روابط نادرست معرفی کردم در صورتی که من هیچ وکیلی نداشتم و من کاری نزد آن وکیل ( نماینده ) نداشتم و یا ایشان مسوولیتی در روند کار من نداشته که بخواهم به او پیشنهاد بدهم لذا این گونه حواشی باعث دور شدن من از مسوولین بود. آقایان محترم من نه امنیتی هستم نه دولتی٬ من از جنس مردم هستم و به هیچ حزب و دولتی وابسته نیستم . من هم مثل تمام مردم به دولتهای کشورم احترام میگذارم و برای من فرقی نمیکند که کدام دولت روی کار است این تفاوتها برای کسی مهم است که چیزی ندارد و برای بدست آوردن جایگاهی چه پولی چه مالی به هر در و دیواری میزند و دنبال یار کشی است.
آقایان محترم من از جنس مردم عادی هستم که فرزند این کشور است و جز نام کشورش و اصل ولایتش به هیچ چیز دیگر فکر نمیکند ولی این دلیل بر اینکه من کار نکنم و ثروت اندوزی نکنم نیست . تفاوت من برای ثروت اندوزی در این است که من برای فعالیت اقتصادی خود در چهارچوب قوانین از کسی نباید اجازه بگیرم و هر راهی که به موضوع من نزدیک باشد را پیگیری کنم ٬ ولی مسوولین باید حتی برای ثروت اندوزی و راه درست عملکرد خود اجازه بگیرند٬ پس من چرا باید با مجموعه ای که حتی اجازه خودش را هم ندارد نزدیک باشم و از او کمک بخواهم ؟
هر کسی در کار خود به نحوی تلاشهایی میکند وثروتمند میشود ٬ یکی با فکر یکی با تولید٬ یکی با کار بدنی٬ یکی با ایده وغیره و هر کس یک سقف آرزوهایی و چشم اندازی را دنبال میکند. آقایان محترم من به عنوان یک ایرانی و فرزند این کشور در قبال روزهایی که پدران ما برای حفظ این کشور جان خود را از دست دادند و خانواده های که تا امروز به واسطه آن روزها هزینه های بزرگی متحمل شدن مسئول هستم٬ ولی قدرت و اندازه مسوولیت من به اندازه خودم میباشد و سعی میکنم هر چیزی که به نفع کشورم باشد را دنبال کنم. آقایان محترم من یک تاجر و بازرگان حرفه ای هستم و میدانم چه میخواهم و چه میکنم٬ به کارم هم مسلطم و اگر اشتباه کنم پای اشتباه خود خواهم ایستاد و یک مومن واقعی ام و برای حل مشکل خود حاضر به انجام هر گار و حاضر به اذیت افراد بیگناه نیستم . من معتقدم من نه تنها مفسد نیستم بلکه بزرگترین خدمتها را به کشور کرده ام و به عملکرد خود افتخار میکنم و جز خداوند از هیچ کسی هراس ندارم و اگر روزی در این راه کشته شوم خودم را شهید میدانم.
شما برادران محترم هیچکدام مرا نمیشناسید و شناخت شما شناخت رسانه ای است . از من فقط میدانید که یک مرد چهل ساله دارای بیش از پنچاه شرکت داخلی و خارجی است و ثروت زیادی را دارد که احتمالا این ثروت با کارکردن حاصل نشده و حاصل یک رانت و یا دزدی است و شناختی دارید که این شخص رانت و دزدی خود را در دوران آقای احمدینژاد بدست آورده و حتما به نحوی به او و یا اطرافیان او نزدیک است٬ شناختی دارید که این شخص ۴ میلیادر یورو به بانک مسکن داده و آنرا به تامین اجتماعی داده و ته آن جنجالی شده که آقای احمدینژاد در مجلس در آن به نفع خود استفاده کرده ٬ شناختی دارید که این شخص ۳/۵ میلیادر یورو به یک موسسه مالی اعتباری داده و به واسطه آن هزار میلیارد تومان ضمانت نامه بانکی برای خرید املاک شهرداری صادر کرده ٬ شما شناختی دارید که او از وزارت نفت بیش از دو میلیارد یورو نفت خریده و پول آنرا نداده و همه اینها برای اینکه یک شخص مفسد باشد کافی است ولی هیچکدام شما عزیزان به عنوان وکیل مردم یک بار صدا نکردید و پیگیری نکردید که واقعیت موضوع چیست؟
به جای آنکه سوال شود و تحقیق شود به این اطلاعات رسانه ای توجه کردید و در نامه ای به سه قوه محترم من را جرثومه فساد معرفی کردید و به مردم گفتید من جرثومه و مفسد و متخلف هستم. در جلسه حضر ت آقا با مسوولین من دیدم که ایشان به مسوولین گوشزد میفرمودند که هر حرف٬ هر نوشته و هر کار ما هرچند کوچک نزد خداوند مورد سوال قرارد میگیرد و باید در خود نگاه ویژه کنیم.
من ۶ سال پیش برای خرید یک دستگاه حفاری نفت به چین رفته بودم و این دستگاه را وزارت دفاع چین می ساخت و از او خریداری کردم که امروز همه می بینیم که خرید ۶ سال پیش من چقدر مفید واقع شده. در ان زمان من از موزه و نمایشگاه صنایع دفاع چین بازدید کردم و دیدم در آنجا فشنگ و مهمات جنگی ساده ای چیده شده و کنار آن بیوتکنولژی نوشته شده سوال کردم یعنی چی این کلمه؟ آنها گففتند ما در جنگ ها سعی می کنیم به دشمنمان به صورت رایگان و از طریق مجموعه هایی به عنوان دوست به انها مهمات برسانیم و سربازان دشمن به محض اینکه دست به این مهمات می زنند و از ان استفاده میکنند دچار کم آبی در بدن می شوند و ظرف ۷۲ ساعت انقدر آب می خورند و یا حالت تشنگی می گیرند که از بین می روند٬ آقایان ما در عصر خاصی زندگی می کنیم و دیگر قادر به جنگ با روش قدیم نیستیم.
در موضوع آتش سوزی شین آباد که بچه ها آتش گرفته بودند مدتها گذشت٬ من به عنوان یک هم وطن گفتم حاضرم به آنها کمک کنم و هزینه آنها را بپردازم شما در سایتها ببینید که مسئولین چگونه به من پاسخ دادند که ما خودمان انجام می دهیم و تو که معلوم نیست پولت از کجاست و میخواهی خودت را با این بشوری دخالت نکن. من سکوت کردم ولی در اول مهر از وزیر محترم آموزش و پروش پرسیدند برای اینکه دوباره در مدارس بچه ها آتش نگیرند و خسارت نبینند امسال چه کرده ای؟ جواب این بود ؛من همه را بیمه کرده ام؛ یعنی همه با خیال راحت بسوزند.
شما برادران در مجلس از صبح تا شب تلاش می کنید برای یک کشاورز یا برای یک صنعت گر شرایطی را فراهم می کنید که او به بانک برود و وام بگیرد و چرخه را به حرکت بیندازد و تلاش هم می کنید این اتقاق می افتد و کشاورز و صنعتگر وام را می گیرد٬ ولی اینجا او رها می شود یعنی وزارت کشاورزی نمی گوید آقای عزیز امسال در فلان شهر شما سیب زمینی و گندم و شما کاهو بکار و روش های درست به او گفته نمی شود و او می کارد و می بینیم که از روی جهل تولیدی را درست کرده ایم که مشتری ندارد یا آنقدر کم است که باعث افزایش قیمت می شود و یا آنقدر زیاد است که کشاورز و صنعت گر زیان می بیند و نمی تواند وام خود را پرداخت کند و وقتی وام را ندهد می شود بدهکار بانکی و دولت دیگر می آید و او را به عنوان بدهکار بانکی و مفسد اقتصادی به زندان می برد و این است چرخه زندگی در ایران.
در ژاپن وقتی سرویس مدرسه چپ شد و بچه ها کشته شدند وزیر آموزش و پرورش خود کشی کرد چون می دانست اگر زنده بماند او را خواهند کشت٬ در استرالیا وقتی کشاورزان محصول خود را نتوانستند بفروشند ٬ وزیر خود را از بالای برج پایین انداخت چو میدانست اشتباه او زندگی هزاران نفر را از بین برده٬ شما در ایران می بینید که بازی فوتبال تراکتور سازی باعث چه حوادثی در کشور می شود و امکان هر کار امنیتی ٬ امکان کشته شدن جوانان مردم به وجود آمد و وزیر ورزش سرش را بالا می گیرد ما پیدا کردیم مقصر که بوده ٬ پسر مربی انگشتش را به شماره ۲ نشان داده و مشکل انگشت پسر مربی بوده ٬ کسی به او نگفت تو مسئول برگزاری بودی ٬ تو و مدیر کل های تو از روی بی سوادی خطا کردید٬ مشکل انگشت پسر مربی است ؟
آقایان ما هیچ وقت موفق نمیشویم چون مسوول مشکلات را مردم میدانیم و مسوول شدن در ایران فقط یک جایگاه است و اگر مسوول ماهها هم نباشد اتفاقی نمی افتد چون کاری انجام نمیدهد. مسوول در ایران یک تعریف دارد٬ آنکه هر جا مسوول شدی برو به دنبال مشکلات دوره قبل و فساد آنها را بگو٬ این کفایت میکند و تو بهترین مسوولی.
در وزارت نفت وزیر محترم آقای زنگنه وقتی آمد میتوانست یکبار مرا ملاقات کند و مشکل را جویا شود و همین کاری را که من در بازداشت انجام میدهم در آزادی و بدون سر و صدا هم میشد توافق کرد ولی به نظر من یک وزیر با تجربه که دنبال حاشیه می رود دنبال حل مسئله نبوده ٬ بر فرض مثال نخواستی دخالت کنی و کار را به قوه قضاییه داده ای ٬ اینکه هر روز مصاحبه کنی زنجانی به هر ایرانی ۱۱۰ هزار تومان بدهکار است و کار قاضی و قضاوت را انجام می دهی در صورتیکه هنوز ایشان نمی دانند حساب کتاب وزارتخانه اش با من چه هست ؟ یک روز می گوید زنجانی ۲/۸ میلیارد یورو بدهکار است یک روز می گوید ۲/۵ میلیارد بدهکار است و اصلا موضوع را نمی داند و اطلاعات او هم رسانه ای است چگونه میتواند کمک کند.
“آقای وزیر هر حرف و عمل ما نزد خداوند سوال می شود “
و اما اصل موضوع٬ آقایان من برای ثروتمند شدن از فکرم استفاده کردم و نسبت به تحصیلاتم تلاش کردم٬ از سال ۱۳۸۰ مجموعه هایی را ایجاد کردم ٬ در سال ۱۳۸۴ متوجه شدم اگر منابع پولی نباشد نمی توانم ادامه دهم٬ لذا تصمیم گرفتم وام بگیرم و وقتی دیدم مورد تمسخر بانکها قرار گرفتم تصمیم گرفتم راهکار درستی پیدا کنم که نیازمند منابع مالی بانکها نشوم و سودهای آنچنان ندهم و تصمیم گرفتم برای اینکه وضعیت مالی شرکتهای من در یک محل کنترل شود و وضعیت مالی آنها را سر و سامان دهم مجموعه ای به نام اس سی تی بانکرز داشته باشم که این مجموعه کنترل منابع را در مجموعه ها به عهده بگیرد و با تحقیقات زیاد به راهکارهای نوین و درستی رسیدم.
برای اینکه بتوانم راهکار اصولی این مجموعه را راحتر قابل فهم شما برادران کنم لازم است اینگونه مثال بزنم که دنیای مدرن و سود ساز به چند محور حرکت می کند ۱- تکنولوژی ۲- اختراعات ۳- سرمایه گذاری
برای رسیدن به این پیشرفت کشورهایی چون آمریکا و اروپا سعی می کردند در گذشته با نفوذ خود پول خود را به عنوان یک عامل تاثیر گذار در کشورها ترویج دهند و حاصل آن این شد که هر کشور که با آنها هم سو نشود٬ این عامل را در کشور تغییر دهند و تاثیر گذار شوند تا اقتصاد آنها هم سو نشود این عامل را در کشور تغییر دهند و تاثیر گذار شود تا اقتصاد آنها هم سو شود. برای این اصل جنگهای فراوان و جاسوسی های زیادی را در کشورها انجام دادند ولی امروز وجود تکنولوژی و فکرهای جدید اصل جنگ و جاسوسی را عقب برده ٬ چون که کشور به این دلیل جنگ می کند که سود بیشتری ببرد٬ به این دلیل جاسوسی می کند که راهکارهای مالی بیشتری پیدا کنند و منافع ببرد و امروزه این عوامل فقط به صورت نمادین و سنتی تبدیل شده و برای سرکار گذاشتن مردم کار میکند. اما بهترین راه برای جذب پول کشورها یک پارچه کردن سیستم مخابراتی و سیستم بانکی است که اگر این اتفاق هر چه زودتر شکل بگیرد بیشترین منابع مالی کشورها در دست ابرقدرتها خواهد بود و به راحتی می توانند کشورها را هم سو کنند و در صورت مخالفت با یک حرکت کوچک٬ بدون جنگ و خونریزی آن کشور را به زانو درآورند.
این شرکتها برای اینکه خدمات خود را به مردم برسانند با بانکها قرارداد میبندند و به بانکها میگویند توی بانک ۵۹ روز بعد پول را از مردم بگیر و من از تو ۶ ماه بعد میگیرم و یا طبق قرارداد یکسال بعدی میگیرم و بانکهای دنیا دنبال استفاده از این اعتبار هستند و هر کس بیشتر کار کند بیشتر اعتبار دریافت میکند.
من بابک زنجانی٬ با ایجاد بانک و وصل شدن به این سیستم شتاب بین المللی در ۳ مرحله از سال ۸۴ تا ۹۰ ٬ ۱۵ میلیارد یورو اعتبار جذب کردم ٬ هر مرحله ۵ میلیارد یورو و زمانی این اعتبار قابل بازپس گیری میشد که من از این اعتبار استفاده کنم و آن را هزینه کنم و اگر مصرف نمیکردم فقط به عنوان یک اعتبار باقی می ماند ٬ همانند تلفن های شارژی که شما اعتباری را میگیرید و وقتی حرف بزنید از آن اعتبار کسر و باید پرداخت شود . لذا من برای مصرف این اعتبار مجبور بودم به هر نحو آنرا هزینه کنم .
تصمیم دیگر گرفته شد که با چند کشور صحبت کنند و بانک مرکزی بصورت دفتری حسابی باز کند و نفت را به انها بفروشد و حساب دفتری طلب ایران را نشان و منعکس کند و ایران از آن کشورها به جای پول کالا وارد کند و میبینیم که هند ٬ کره جنوبی٬ پاکستان ٬ ترکیه از جمله این کشورها هستند و ما نفت میدهیم و طبق قرار به جای پول کالا وارد میکنیم و خوشحال هم هستیم که مکار بزرگی انجام داده ایم و هر روز اعلام میکنیم بیشتر صادرات داریم و اهمییت کار مسوولین.
دوباره کاشناسان بیسواد تری آمدند و نظر دادند که شرکتهای کاغذی در آن کشورها ایجاد شود و به اسم صادارت کالا به ایران پول را بگیرند و به جاهای مختلف حواله کنند ٬ با این کار همینکه سه حواله ارسال میشد کشورهای ذینفع میگفتند این پولی که حواله کردی جای آن چه گرفته ای؟ و این خود یک پولشویی است و آنها را مورد اذیت قرار دادند و پولهای آنها توقیف شد.
وزیر نفت به جای کار نفتی دنبال خرید مرغ بود و هر کس یک مهندسی میکرد و چنان همه صحبت میکرند که آدم به شعور خودش هم شک میکرد. بر حسب عملکرد من در خصوص انتقالات و واردات و صدور ال سی و عملگرد خوب مجموعه ما ٬ شرکت HK مربوط به وزارت نفت که در هنک گنگ به ثبت رسیده بود تقاضای افتتاح حساب بانکی در بانک مالزی اینجانب را نمود. از آنجاییکه من حاضر نبودم با مجموعه های دولتی کار کنم با توجه به اینکه شرکت خارجی بود و اسمی از وزارت نفت و ایران در آن نبود اجازه افتتاح حساب را به آنها دادم. آنها در ۳/ ۱۳۹۱ حسابی باز کردند و برای اینکه در حساب خود پول واریز کننداز من راه کار خواستند.
موضوع بعدی در خصوص این بانک موضوع نفت میباشد. من شرکتی در مالزی داشتم که این شرکت در عراق و مالزی کار نفتی انجام میداد و آن دستگاه حفاری دریایی هم که شش سال پیش خریداری شده مربوط به این شرکت است و این شرکت چاههای مالکیتی در تاجیکستان دارد که استخراج نفت انجام میداده ٬ و کل گازوییل تاجیکستان را از عراق بعهده داشت ٬ لذا این شرکت به نام ISO با شرکت HK به توافق میرسد که از ایران هم نفت خریداری کند . شرکت HK برای فروش نفت پیش فاکتوری صادر میکند که در آن پیش فاکتور نوع کالا ٬ مقدار٬قیمت و آنالیز و نوع فروش را تعریف کرده و برای فروش تقاضای ال سی مدت دار کرده و تقاضا کرده مبلغ ال سی به حساب او در بانک مالزی واریز شود ٬ لذا او می توانست کشور دیگر بانک دیگر را انتخاب کند .
روزی شرکت HK اعلام کرد که طبق این ال سی ها و طبق خواسته کشتی ها ارسال شده پس از پیگیر ی متوجه شدیم کشتی های مختلفی در مالزی٬ چین و دبی رسیده که فرستنده کالا وزارت نفت است و گیرنده آن شرکت نیکو و هیچ مدرکی هم همراه نداشت ٬ خوب عملا ما صاحب این کالا نبودیم که بتوانیم کاری انجام دهیم و هر چه اعلام میکردم شرکت HK می گفت مدارک را اداره بین الملل نمی دهد و روی بارنامه مهر غیر قابل انتقال زده این بارها در گمرک کشورها طبق قانون تخلیه شد و من مجبور شدم ۱۰۰ میلیون دلار به عنوان هزینه ها به گمرکات و انبارها پراداخت کنم در صورتیکه صاحب کالا نبودم آنقد طول کشید که به ایران آمدم و چون مدیر عامل شرکت HK نمی توانست در خصوص این مشکل توضیح دهد مجبور شدم با ایشان به پیش وزیر بروم و مشکل را بگویم ایشان از من تقاضا کرد از شرکت ISo بخواهم شرکت پول این ال سی ها را بدون مدارک به حساب شرکت HK واریز کند که آنها بتوانند مدارک را از اداره بین الملل دریافت کنند و تحویل بدهند و من در حضور وزیر نفت ٬ مسئولین نفت٬ مسئولین بین الملل ٬ مسئولین اطلاعات و مشاوران نفت صورتجلسه ای را امضا کردم و به شرکت ISo دستور دادم مبلغ ۱/۹ میلیارد یورو را بابت خرید این کالاها به بانک مالزی قبولی پرداخت بدهد تا من مدارک را برای ترخیص بگیرم و ارسال کنم ٬ و این مبلغ به حساب شرک HK واریز شد و مقرر شد مدارک به من ارائه شود.
بیش از دو ماه طول کشید تا بتوانم آنها را قانع کنم که مدارک را بدهند لذا امور بین الملل ۲ سری بارنامه تحویل شرکت HK داد و گفت از ۱۸ کشتی فعلا این ۲ کشتی را تحویل بگیرید و وقتی مدارک به من تحویل شد باز دیدم بار به نام شرکت نیکو است و غیر قابل انتقال است و گمرک ما را به رسمیت نمی شناخت و مجبور شدم بارنامه ها را به شرکت HK عودت بدهم . آقایان محترم تا امروز که من خدمت شما هستم بار ارسالی مدارک آن نزد نفت است و تا کنون یک برگ هم نداده از بار ارسال شده ۱/۹ میلیارد یورو بود ۷۰۰ میلیون یورو آنرا در چین به کس دیگر دادند و از من خواستند ۷۰۰ میلیون یورو آنرا کسر کنم تا ۱/۲ میلیارد یورو الباقی را جزو معامله بدانم . من طبق قوانین گمرکات میدانستم که بار در یک حد زمانی میماند و بعد ازآن مورد دموراژ و ضبط قرار میگیرد و هر کاری که میتوانستم و هر هزینه ای که فکر می کنید کردم که اتفاقی پیش نیاید و این مسئولین بدون توجه در خواب غفلت بودند . من در مورخ ۱۰/ ۱۳۹۱ به واسطه باز کردن حساب شرکت HK و بواسطه خدمت به وزارت نفت به عنوان مهره کلیدی مالی کشور ایران مورد تحریم قرار گرفتم و اتحادیه اروپا و خزانه داری آمریکا بیش از ۸ دقیقه در خصوص من صحبت کردند و بانک مرا از سیستم سویفت و خدمات بانکی و اتصال به شبکه ایبان قطع کردند . من در آن لحظه مورد بازداشت پلیس دبی قرار گرفتم و دستور انتقال من به اتحادیه اروپا داده شد و بیش از ۷ روز در سفارت ایران خوابیدم و با تلاش سفارت و وکلای دادگاه اجازه استرداد من به اروپا و دادگاه آنجا را نداد و به ایران آمدم . بانک مالزی ۱۵ روز مهلت داشت که هر کار بانکی را انجام دهد و پس از ۱۵ روز سیستم قطع میشد٬ من از وزیر نفت خواستم که با تامین اجتماعی صحبت کند از محل ۴ میلیارد یورو پولی که بعنوان اعتبار به آنها داده بودم ۲ میلیارد یورو را به نفت بدهد و چون آنها مجموعه اجتماعی هستند پول بلوکه نمی شود و با توافق آقای مرتضوی ۲ میلیارد یورو چک تامین اجتماعی را به وزارت نفت دادم که آنها با هم جابه جا کنند و مرتضوی چک ها را عوض نکرد و آن شر مجلس را درست کرد که آن ۱۵ روز مهلت هم گذشت.
در مورخ ۹۲/۳/۱۵ مسئول شرکت HK و وزیر محترم تصمیم گرفتند با من توافق نامه ای به امضا برسانند و طرف قرارداد شرکت HK به عنوان صاحب حساب و بانک مالزی به عنوان بانک و اینجانب به عنوان ضامن توافقی را به امضا رساندیم و قرار شد من تا ۱۳۹۳/۳/۱۵ تلاش به خروج از تحریم بانک و انتقال پول به شرکت HK کنم و من چکی را برای مورخ ۹۳/۳/۱۵ صادر و تحویل شرکت HK دادم و قرارد شد بابت پشتوانه چکم هم ضمانتی را تحویل آنها بدهم من اعلام کردم که از مبلغ ۲ میلیارد یورو موجودی حساب فقط ۸۰۰ میلیون یورو آن وجه واقعی شرکت HK است و ۱/۲ میلیارد یورو دیگر پیش فروش است و پولش متعلق به من است و من بابت پول خودم که نباید ضمانت بدهم و برای ۸۰۰ میلیون یورو٬ملک ایران زمین را معرفی کردم و آنها ارز یابی سه نفره کردند و ۱۷۶۰ میلیارد تومان کارشناسی به ما اعلام شد و ۸۰۰ میلیون یورو در آن زمان ۱۶۷۰ میلیارد تومان بود و من با این ضمانت قرارداد خود را اجرایی کرده بودم و قرار شد وقتی چک خود را پاس کردم ملک من عودت و بارنامه ها ی بار ارسالی تحویل شود .
چگونه میشود یک وزیر و مدیر عامل شرکت HK توافقی انجام دهند و امضاء کنند و وزیر دیگر بیاید و آن را باطل کند و ۵ ماه مانده به پایان قرارداد من را بدهکار خود قرار دهد؟
چگونه است که ما برای دادن یک نامه و به وسیله پیک موتوری امضاء و رسید میگیریم ولی وزارت نفت ۱۸ کشتی را به روی هوا ارسال کند و نامی از من و مجموعه من نباشد و مدارک نزد او باشد و طلب بار از من کند؟ چگونه است که من در زندانن بودم و وزارت نفت ۱ کشتی را از چین برگرداند ٬ مگر میشود بار به نام من باشد و آنها بار را برگردانند؟ چگونه است تا وقتی که تحریم نشده بودم من آدم خوبی بودم حال مفسدشده ام؟
چگونه میشود من پول وزارت نفت را در گذشته برای شرکتهایم خرج کنم ٬ یعنی از آینده به گذشته میرود؟ بانک مالزی بانکی بوده که جواب پس پس داده و نیازی به ۸۰۰ میلیون یورو پول HK نداشته ٬ اموال من در ایران بیش از این بوده و نیاز به پول کسی نداشته٬ چرا باید آبروی من را به ناحق بردید؟
من اگر کلاهبردار بودم یعنی شعورم نمیرسید که در کشوری که میخواهم کلاهبرداری کنم نمانم و اموالی نداشته باشم؟ من اگر کلاهبردار بودم توافق میکردم و از خودم چک صادر میکردم و ضمانت میدادم؟
بانک مالزی یک بانکی بوده که همه بانکهای کشور آن را امتحان کرده بودند و با آن مشکل نداشتند٬ بانکی بوده که بانک مرکزی ایران هم در آن حساب باز کرده بود و آن را قبول داشت و مصوبه ها در خصوص سرمایه گذاری و کار با آن داشته اند ٬ حالا که به لیست تحریم رفت بد شده؟
در لیست تحریم این بانک و اینجانب دلیل تحریم را ببینید چه هست٬ آیا من اشتباه کرده ام؟ اگر همه دست به دست هم میدادند به جای چه کنم های امروز ۱۰ مورد مثل این بانک میساختیم و ۱۰۰ ها میلیارد یورو پول به کشور آورده بودیم . اما امروز هم کنار تصمیمات آمریکا و اروپا حرکت میکنیم ٬ او می گوید زنجانی تحریم است شما هم با او یکصدا شده اید. بر فرض که من آدم سوء استفاده کننده باشم و پول شرکت در آن بانک را از قصد نخواهم بدهم ٬ باز هم اشتباه نکرده ام بانک من طبق قانون تحریم و نباید عملیات بانکی کند٬ چرا به زور مرا به پولشویی دعوت کنید؟
من تنها تقصیری که دارم یک حرکت ناموزون در تاجیکستان بوده که از نظر من تقصیر نیست٬ شب تولدم بوده ٬ رییس حمهور تاجیکستان دستم را گرفت و چند لحظه تکانی به خود دادم٬ خوب چه میکردم؟ آن وسط آیا باید سینه میزدم؟ یعنی جز من کسی تا کنون به خودش تکان نداده؟ فرق من با بقیه اینست که من فیلمم بیرون آمده و مال شما نیامده. کار عیر شرعی که نکرده ام من که نمیتوانستم آنها را ارشاد کنم. حال یاد گرفتم از این به بعد دقت بیشتری کنم و معذرت میخواهم که در این امر ناراحت شدید.
در پایان من دلایل سرمایه گذاری خود ٬ دلایل ورود خود در تامین اجتماعی و منشاء پولهای خود را به عرض رساندم امیدوارم که توانسته باشم اطلاعات خود را به درستی انتقال داده باشم و تقاضا دارم اگر صلاح دانستید من حضورا در مجلس حضور پیدا کنم و به هر سووالی جواب دهم که اثبات کارهایم بشود. آقاین محترم من چون هم وطن شما هستم با من چنین کرده اند چرا با خارجی ها جنین نمیکنند؟
شرکت شل٬ دو میلیارد یورو٬ هندوستان ۶ میلیارد یورو٬ شرکت بیمه چین ۲۳ میلیراد یورو٬ انیک دبی ۴ میلیارد یورو بدهکارند و اصلا کسی پیگیری نمیکند فقط بابک زنجانی به خاطر ایرانی بودنوسیله مناسب قربانی است ٬ کسی هم از حق دفاع نمیکند. آقای ظریف . ۵+۱ مدت ۲ سال است که رو در رو نشسته اند و نتیجه حرف آنها در ۲ سال آزادی ۲ میلیارد دلار پول بوده که در ۴ مرحله برای دارو و غذا مصرف شود که زا آن مبلغ هنوز ۱ میلیارد آن وصل نشده ٬ آن وقت از من انتظار دارند در زندان باشم و با کسی صحبت نکنم ٬ بانک را از تحریم خارج کنم و پول را بپردازم.
شما بفرمایید پول زنجانی اصلا الان آماده پرداخت است یک شماره حساب اعلام کنید که پول را بپردازم ولی نه بانک مرکزی و نه نفت که شماره حساب ندارد ٬ آن حسابهای چین٬ کره و ترکیه هم که یکطرفه است٬ نه پولی میشود واریز کرد و نه پولی میشود حواله کرد . حساب چه شرکتی را میخواهند بدهند که این مبلغ به آن واریز شور و از آن سئوال نشود که این پول را برای چه میگیری؟
آقایان با دست بسته پیگیری کردم که وکلای خارجی من یک بانک خارجی را راضی کنند که با سیستم متصل به شتاب اروپا کمک کنند از موجودی من این مبلغ را انتقال دهند . ماه اسفند امسال که گذشت در ۹۳/۱۲/۲۵ نامه ای به بانک مرکزی و نفت دادند که بیایید و این انتقال را انجام دهیم وقتی نامه به نفت رسید نفتی ها گفتند که تاریخ نامه به روز تعطیل ما بوده و بگویید تاریخ تاریخ آن را عوض کنند و ۱۵ روز طول کشید وکیل ما نامه ای با تاریخ جدید ارائه و با توجه به نامه ارائه شده نفتی ها در روسیه قرار گذاشتند ولی در تاریخ مقرر نرفتند و باعث تعجب بود. در پیگیریها اعلام کرده اند ما اگر پول را وصول کنیم باید به خزانه دولت بریزیم ولی اگر اموال زنجانی را برداریم در نفت سرمایه گذاری میشود. آقایان شما ببینید من با چه کسانی روبرو هستم ٬ من هیچ راهی ندارم جز تسلیم به زورگیری نا حق این افراد و شما شاهد باشید که من در این دنیا به شما گفتم٬ روز قیامت نگویید نگفت و ما متوجه نشده بودیم.
آقاین محترم٬ من از تامین اجتماعی هیچ چیزی نگرفته ام حتی هیچ شرکتی را بازدید و ارزیابی نکرده ام ٬ اینکه مداوم مرا به شرکت برق تبریز وصل میکنند دورغ است. رابطه من با تامین اجتماعی مبلغ ۴ میلیارد یورو پولی است که قبل از تحریم گرفته و حال که تحریم شده میگوید قبول نداریم و شرکت اس سی تی بانکرز من در بانک مسکن ۱ میلیارد یورو و در موسسه توسعه ساختمان ۳/۵ میلیارد یورو قبل از تحریم موجودی داشته که آنها هم میگویند چون تحریم صورت گرفته قبول ندارند در صورتیکه آنها باید جواب شرکت من را بدهند ٬ بانک مالزی تحریم شده ولی بانک مسکن که تحریم نشده ٬ آنها موظف به جواب به مشتری خود هستند ولی خواست دادستان اینست که چون ته همه این منابع به بانک مالزی ارتباط پیدا میکند قابل پیگیری نیست و همینگونه در توقیف بماند.